کد مطلب: ۳۰۰۷۶
لینک کوتاه کپی شد

صدای پدافند و انفجار را به کودکان اینطور بگویید

این روزها که صدای پهپاد و جنگنده بسیار به گوش می‌رسد، باید بیشتر به کودکان حواسمان باشد.

تریبون اقتصاد_هدی راشد اظهار کرد: کودکان در مواجهه با جنگ، واکنش‌های متفاوتی از خود نشان می‌دهند که می‌تواند شامل احساساتی مانند اضطراب، ترس، خشم یا غم باشد. این احساسات معمولاً در قالب رفتارهایی نظیر چسبیدن بیش از حد به والدین، گوشه‌گیری، پرخاشگری، بروز مشکلات رفتاری، تغییر در الگوهای خواب و تغذیه، شب‌ادراری یا کابوس‌های شبانه نمود پیدا می‌کنند.

به گزارش ایسنا، وی ادامه داد: به گفته فروید، جنگ جلوه‌ای آشکار از غریزه مرگ است؛ غریزه‌ای که در تقابل با غریزه زندگی قرار دارد. تجربه جنگ، چه برای بزرگسالان و چه برای کودکان، اغلب با نوعی کرختی، ناتوانی و از دست رفتن سرزندگی همراه است. با این حال، از آنجا که کودکان سرشار از غریزه زندگی‌اند، ممکن است آثار روانی جنگ بر بزرگسالان ملموس‌تر و عمیق‌تر باشد.

ابهام، یکی از اصلی‌ترین عوامل ایجاد اضطراب است

این روانشناس و درمانگر کودک با بیان اینکه متأسفانه، با توجه به اخبار و فضای حاکم، کودکان نیز به‌ خوبی دریافته‌اند که شرایط عادی نیست،  خاطرنشان کرد:  از آنجا که ابهام، یکی از اصلی‌ترین عوامل ایجاد اضطراب است و در شرایطی که امکان وخیم‌تر شدن اوضاع وجود دارد، لازم است والدین بخشی از واقعیت را با زبانی متناسب با سن کودک در اختیار او بگذارند. پاسخ به پرسش‌هایی نظیر "آیا جنگ شده؟"، "ما قرار است بمیریم؟" و مانند آن نیازمند رعایت چند مرحله مهم است.

وی در ادامه گفت: در مرحله نخست، توصیف شرایط باید از جایی آغاز شود که برای کودک ملموس و شخصی است؛ برای مثال، می‌توان گفت: «می‌دانم ناراحتی چون مدتی نمی‌تونی به مهد بری.» در این مرحله، به کودک فرصت دهید تا احساساتش را بازگو کند و سؤالاتش را بدون ترس از قضاوت با شما در میان بگذارد. تنها همدلی و شنیدن بی‌قید و شرط در این مرحله اهمیت دارد.

راشد با اشاره به اینکه والدین باید نسبت به افکار کودک درباره وضعیت فعلی و آینده کنجکاوی نشان دهند، توضیح داد: در مرحله دوم، می‌توانید بپرسید: «فکر می‌کنی حالا قراره چه اتفاقی بیفته؟» کودکان، به‌ویژه در سنین پیش‌دبستانی، تخیل فعالی دارند و ممکن است تصورات غیرواقعی خود را بیان کنند. در این مواقع، لازم است با صبوری کامل به صحبت‌های او گوش داده شود تا دریابیم کودک چگونه وضعیت را درک کرده است.

از کودک بخواهید احساسات یا تصوراتش را از طریق نقاشی یا بازی بیان کند

وی عنوان کرد: مرحله سوم به عینی‌سازی این تخیلات اختصاص دارد، می‌توانید از کودک بخواهید احساسات یا تصوراتش را از طریق نقاشی یا بازی بیان کند، ایجاد فضای بازی آزاد، به تخلیه هیجانات کودک کمک می‌کند. مشارکت والد در این فرایند، احساس امنیت بیشتری برای کودک فراهم می‌کند.

این روانشناس و درمانگر کودک گفت: در مرحله چهارم، بازی کودک به بستری برای بازنمایی و کنترل موقعیت تبدیل می‌شود. کودک بارها و بارها این بازی را تکرار می‌کند، چرا که از طریق بازی قادر است برای مدتی کوتاه احساس کنترل بر اوضاع پیدا کند. در بازی، او می‌تواند نقش فاعل را بر عهده گیرد، کسی که تصمیم می‌گیرد، می‌جنگد یا حتی نجات می‌دهد، و این موجب کاهش احساس بی‌قدرتی در او می‌شود.

وی با بیان اینکه مرحله پنجم، مربوط به کاستن از بار سنگین واقعیت جنگ و تقویت حس امنیت است، گفت:  کودک باید بداند که والدین مراقب او هستند و خانه محیطی امن برایش باقی خواهد ماند. جملاتی همچون «هر وقت چیزی ناراحتت کرد می‌تونی با من حرف بزنی» یا «هر سؤالی داشتی من اینجا هستم که کمکت کنم»، موجب شفاف‌سازی فضا برای کودک و کاهش اضطراب ناشی از ابهام خواهد شد.

پرداختن به جزئیات ترسناک و نگران‌کننده مانند تعداد تلفات و ... اضطراب کودک را دوچندان خواهد کرد

راشد تصریح  کرد: در این میان، بسیار مهم است که قبل از ارائه هر توضیحی به کودک، ابتدا به تجربه زیسته او توجه شود، صدای انفجار یا گزارش‌های خبری، واقعیت بیرونی‌اند، اما آنچه اهمیت دارد، درک کودک از این تجربیات است. می‌توانید با جمله‌ای مانند «صدای بلندی بود، به نظر میاد ترسیدی» آغاز کرده و به کودک اجازه دهید احساسات خود را با شما در میان بگذارد. حضور امن والد، بخش مهمی از فرایند آرام‌سازی کودک است.

وی با تاکید بر ضرورت ارائه اطلاعات از طریق والدین ادامه داد: با توجه به شدت اخبار و محدودیت در کنترل فضای اطلاعاتی، طبیعی است که گاه کودکان در معرض اخبار و گفتگوهای بزرگ‌ترها قرار بگیرند، با این حال، بهتر است تا حد امکان، اطلاعات درباره جنگ تنها از زبان والد به کودک منتقل شود، نه از رسانه‌ها یا افراد دیگر، و آن هم بدون پرداختن به جزئیات ترسناک و نگران‌کننده. اخباری مانند تعداد تلفات یا تحلیل‌های اضطراب‌آور نه‌تنها کمکی به کودک نمی‌کند، بلکه اضطراب او را دوچندان خواهد کرد.

 راشد گفت: همچنین بسیار مهم است که در پاسخ به پرسش‌های کودک درباره صداهایی مانند پدافند یا انفجار، واقعیت را تحریف نکنیم. تجربه والدین اوکراینی نشان داده که نسبت دادن این صداها به پدیده‌هایی طبیعی مانند رعد و برق، در بلندمدت منجر به ایجاد فوبیا و اختلال‌های پایدار در کودکان شده است. بنابراین، ارائه اطلاعات صحیح و متناسب با سن کودک، راهکار بهتری برای حفظ امنیت روانی اوست.

وی اظهار کرد: در کنار توجه به کودک، والدین نیز باید به خود اجازه دهند که ترس و اضطراب را تجربه کنند. استفاده از تکنیک‌های آرام‌سازی مانند تنفس عمیق، فاصله گرفتن موقت از اخبار و حفظ روتین‌های روزانه به مدیریت هیجانات کمک می‌کند. حفظ روال‌های معمول زندگی، به ویژه برای کودکان، موجب می‌شود فضای خانه کمتر بحرانی به نظر برسد و احساس امنیت آن‌ها تضعیف نشود.

این روانشناس و درمانگر کودک تصریح کرد: اگر کودک در روزهای اخیر دچار اختلال در خواب، کابوس‌های شبانه، شب‌ادراری، پرخاشگری یا اضطراب شدید شده و این علائم عملکرد روزانه‌اش را مختل کرده‌اند، مراجعه به روانشناس کودک توصیه می‌شود.

راشد افزود: در صورتی که دسترسی به روانشناس ممکن نیست، والدین می‌توانند با اختصاص زمانی روزانه برای بازی، نقاشی یا گفت‌وگو با کودک، زمینه‌ای برای بازنمایی احساسات و تخلیه هیجانی او فراهم کنند. زیرا زبان کودک، زبان بازی است و از همین طریق می‌تواند آنچه در دل دارد را بیرون بریزد و آرام‌تر شود.

لینک صفر

مطالب پیشنهادی
بیشتر بخوانید
دیدگاه
پربازدیدترین مطالب
تازه‌ترین عناوین