کد مطلب: ۳۲۵۰۸
لینک کوتاه کپی شد

روایت مادر و دختری که قربانی جنگ شدند/ خاطره‌ای از سه‌ونیم بامداد

موج انفجار، با اجازه نیامد! از در نیامد! از پنجره آمد و صاف در کمر دخترم نشست

تریبن اقتصاد- این گزارش پای دردودل برخی آسیب دیدگان جنگ 12 روزه ایران و اسرائیل نشسته است، همان ها که  خانه و کاشانه و حتی عزیزان خود را در این جنگ از دست دادند.

به گزارش اقتصادنیوز، در بخشی از این روایت آمده است:

آن شب حدود ساعت سه‌ونیم بامداد، خانواده هنوز بیدار بودند. پشت میز ناهارخوری نشسته بودند که انفجار، همه‌چیز را درهم شکست.

ر خانه‌ای که ما ایستادیم یک ماه است که وسایل و اثاث، همان‌طور مانده‌اند تنها چیزی که گاه‌به‌گاه تغییر می‌کند، جابه‌جایی جزئی تکه‌آوارهایی‌ است که از سقف می‌افتند. اما تصویر اصلی در همه این خانه‌ها یکی است: آوار، آشفتگی، سکوت، گرد و خاک و ویرانیِ ناگهانی که زندگی را به یکباره آنجا متوقف کرده است.

دخترم بر اثر شدت موج انفجار به زیر میز پرت شد. پایه‌های میز شکست و روی پای او افتاد. لگن و استخوان رانش شکست.  مادر، همان‌طور که نگاهش روی دخترش که آرام آرام با واکر راه می‌رود خیره مانده تا به ماشین برسد، ادامه می‌دهد؛ «سنگ‌های نمای ساختمان روبه‌رو تکه تکه شده بود وقتی وارد خانه می‌شد به کمر دخترم خورد. شیشه‌های شکسته هم با شدت انفجار به بدنش رسید و پشتش را برید. از میان اعضای خانواده، دخترم بیشترین آسیب را دید. من و همسرم سرپایی مداوا شدیم اما دخترم نیاز به بستری و عمل جراحی پیدا کرد. در کمرش پلاتین کار گذاشتند و چهار روزی بیمارستان بستری بود.»

در مورد هزینه‌های درمان از مادر می پرسیم و او می گوید؛ « همه خدمات رایگان انجام شده است و پولی پرداخت نشده؛ نه برای عکس‌برداری، نه رادیولوژی، نه جراحی و نه هیچ‌چیز دیگر.»

لینک صفر

مطالب پیشنهادی
بیشتر بخوانید
دیدگاه
پربازدیدترین مطالب
تازه‌ترین عناوین