کد مطلب: ۶۰۴۸

دلیل روگردانی روحانیون از امام جماعت مساجد چیست؟

استخدام بدون ضابطه طلبه‌ها در ادارت دولتی و وزارت‌خانه‌ها در سال‌های گذشته، مسیر معیشتی تازه‌ای را سر راه درس‌خوانده‌های حوزه علمیه گذاشته است.

به گزارش فراز، علت اصلی روگردانیِ روحانیت از شغل امام جماعتِ مساجد، وضعیت روبه‌وخامت اقتصاد کشور است. به عبارت دیگر، امامت جماعت در مساجد، شاید روزی می‌توانست به عنوان یک الگوی معیشتی، گلیم طلبه‌ها را از آب بیرون بکشد، اما امروز شرایط متفاوت است.

مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارشی با عنوان «کارکرد اجتماعی نهاد دین در ایران امروز»، اعلام کرده که ۵۳ درصد از مساجد کشور امام جماعت ندارند.

مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارشی با عنوان «کارکرد اجتماعی نهاد دین در ایران امروز»، اعلام کرده که ۵۳ درصد از مساجد کشور امام جماعت ندارند و فقط ۳۰ درصد از مساجد، در هر سه نوبت امام جماعت دارند. این در حالی است که به ازای هر مسجد در کشور، حدود ۶ روحانی وجود دارد. مساله اصلی، مشکلات معیشتی است یا علت‌های دیگر؟!

در این گزارش تاکید شده که حیات نهاد مسجد با حیات حوزه علمیه ارتباط مستقیمی داشته و نهاد حوزه «دچار ضعف‌هایی شده که کنشگری آن در حوزه‌های مختلف از جمله در حوزه مسجد را اختلال روبه‌رو کرده است». کاهش روز‌به‌روز اقبال طلبه‌ها برای حضور در مساجد حالا نهاد مسجد با چالش فقدان امام جماعت روبه‌رو کرده است. این پدیده دلایل پیدا و پنهانی دارد که در این گزارش به آن می‌پردازیم.

با ورود اسلام به ایران، ساختمان‌ها با الگوبرداری از باور‌های اسلامی، در نهاد‌های مردمی و مدنی آمیخته شدند. مساجد، به عنوان الگوی شاخصی از این ساختمان‌ها که در اصل به عنوان محلی برای عبادت ساخته شده بودند، به مرور زمان به شبکه‌ای مردمی جهت ارتباط، تبلیغ و پیغام‌رسانی‌های مذهبی، سیاسی و اجتماعی تبدیل شدند. این شبکه‌ی مردم‌نهاد از اساس مستقل بود و با پشتوانه مردمی و راهبری ائمه جماعت، به نهادی تثبیت‌شده در کشور تبدیل شد.

با این حال، اما با گذشت دهه‌ها، با وجود افزایش سالانه حمایت‌های دولتی از مساجد، درس‌خوانده‌های حوزه‌های علمیه اولویت‌هایی به جز رفتن به مساجد پیدا کردند و امام جماعت، دیگر شغل اصلی و مورد علاقه طلبه‌ها نبود.

چنان‌که از گزارش‌ها به نظر می‌رسد، علت اصلی، وضعیت روبه‌وخامت اقتصاد کشور است. به عبارت دیگر، امامت جماعت در مساجد، شاید روزی می‌توانست به عنوان یک الگوی معیشتی، گلیم طلبه‌ها را از آب بیرون بکشد، اما امروز شرایط متفاوت است.

خردادماه سال گذشته، «ابوالقاسم دولابی»، نماینده ویژه رییس دولت سیزدهم در امور روحانیت در گردهمایی طلاب شهرستان خدابنده گفت که «از ۷۵ هزار مسجد، درِ ۵۰ هزار مسجد بسته است».

«روح‌الله حزاویری»، قائم مقام سازمان تبلیغات اسلامی نیز سال گذشته به خبرگزاری فارس گفته بود که در استان بوشهر، تنها ۲۰ درصد مساجد امام جماعت دارند. این خبر در حالی منتشر شد که در آن زمان، به ازای هر مسجد، ۶ روحانی در کشور وجود داشت.

مساله اصلی اقتصاد است؟

بسیاری بر این باورند که درآمد از طریق شهریه و دستمزد امامت جمعه و کمک‌های مردمی، دیگر مثل گذشته کفاف هزینه‌های معیشتی طلاب را نمی‌دهد. قائم‌مقام سازمان تبلیغات اسلامی در این مورد گفته که «طلبه‌ای که به عنوان امام جماعت در مسجد حضور پیدا می‌کند و برای رفع نیاز‌های معیشتی خود مجبور است در یک اداره هم مشغول کار شود».

از سوی دیگر، استخدام بدون ضابطه طلبه‌ها در ادارت دولتی و وزارت‌خانه‌ها در سال‌های گذشته، مسیر معیشتی تازه‌ای را سر راه درس‌خوانده‌های حوزه علمیه گذاشته است.

آذرماه سال گذشته، خبرگزاری دولت به نقل از وزیر وقت آموزش و پروش اعلام کرد که در سال ۴۰۲، بیش از ۲۵ هزار طلبه در آموزش و پرورش استخدام شدند.

این الگو‌های معیشتی که در دهه اخیر، از مدارس تا بانک به طور ویژه در اختیار طلبه‌ها قرار داده شده، موجب شده که به مرور زمان عطای امامت جماعت در مساجد را به لقای امنیت شغلی و دستمزد پایدار ببخشند.

بودجه کجا می‌رود؟!

تابستان ۴۰۱، معاون سابق شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه در گفتگو با یک سایت خبری، همه چیز را به «بی‌پولی» مساجد ربط داد و گفت: ««امام جماعت بی‌پول نمی‌تواند مدیریت کند. مسجد طلبکار دولت‌هاست، دولت باید حق مسجد را به‌موقع، بجا و به وقتش در برنامه بودجه سالانه خود ببیند و بدون منت هم ادا کند، اما الان اینطوری نیست. متولیان مساجد یا حتی امام جماعت باید دستش را جلوی مردم دراز کند تا کمک کنند و در مسجد کاری صورت گیرد».

این در حالی است که در آن سال، مجموع حمایت‌های دولتی از مساجد حدود ۳۲۰ میلیارد تومان و در سال ۴۰۲، در مجموع حدود ۹۰۵ میلیارد تومان بوده است.

به عبارت بهتر، وضعیت مساجد با وجود افزایش بودجه‌های سالانه هر سال بدتر شده است. از سوی دیگر باید توجه داشت که مساجد، همواره در تاریخ ایران به مثابه نهادی مستقل و بدون وابستگی به دولت عمل کرده و اموراتشان را با کمک‌ها و نذورات مردمی و موقوفات می‌گذارندند. با این وجود، ریشه‌های تغییر اولویت‌های طلبه‌ها را باید در جای دیگری جست‌وجو کرد.

در پرداختن به کمبود ائمه جماعت، اما نگاه‌های متفاوتی نیز وجود دارد. «محمدتقی فاضل میبدی»، روحانی و عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم علت اصلی را «حمایت‌های دولتی از مساجد» می‌داند.

این روحانی، گفته: «دولت اگر از مساجد حمایت نمی‌کرد و در امور مساجد دخالت نمی‌کرد، احتمالا امروز مساجد ما خالی نمی‌شد. یکی از علت‌های بسته شدن در مساجد این است که مسجد‌ها امروز به پایگاه جناح‌های خاص، تبلیغات حکومتی و سیاست‌بازی تبدیل شده‌اند». او گفته که «مسجد در گذشته با پول مردم اداره می‌شد. اگر پول دولت وارد مسجدی شود، آن مسجد دیگر جایگاه عبادت نیست».

به نظر می‌رسد مشکل مساجد کشور که در گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس به آن اشاره شده، با حمایت‌ها دولتی قابل جبران نیست. بخش قابل توجهی از نقش امامان جماعت که در گذشته برای احیای نهاد مسجد ایفا می‌شد، با کاهش روزافزون تمایل طلبه‌ها برای رفتن به مساجد به مرور کم‌رنگ‌تر شده است. به عبارت بهتر، حیات نهاد مسجد با کارکرد اجتماعی امروز دچار سلسله معیوبی شده که با چیزی به جز حمایت‌های مالی دولتی قابل ترمیم است.

دیدگاه
پربازدیدترین مطالب
تازه‌ترین عناوین