کد مطلب: ۲۶۷۰۳
لینک کوتاه کپی شد

جیب‌برهای تهران در دام پلیس؛ از اعتراف تا نحوه سرقت

برخی از جیب برهای تهران، زنان و جوانان کمتر از 20 سال هستند

تریبون اقتصاد_اداره هجدهم پلیس آگاهی تهران امروز صبح در مقابل خبرنگاران، جیب‌برهایی را معرفی کرد که در اتوبوس، مترو و فضاهای شلوغ تهران اقدام به سرقت گوشی موبایل می‌کردند. برخی از آنها تازه کار بودند و برخی دیگر سابقه دار. خیلی از آنها عنوان می‌کردند که کار دیگری بلد نیستند و گوشی‌هایی که می‌دزدیدند را به قیمت‌های بسیار ارزان می‌فروخته‌اند.

به گزارش ایرنا، رو به روی آنها شاکیانی بودند که شکایت شأن به نتیجه رسیده بود و سارقان را شناسایی کرده بودند و حالا به دنبال گرفتن گوشی به اداره پلیس آمده بودند آنها هم رو به روی دوربین خبرنگاران قرار گرفتند و توضیح دادند که در کسری از ثانیه مال باخته‌اند.

در میان ۲۵ سارق جیب بر حرفه‌ای مرد ۶۰ بود تا نوجوان ۱۸ ساله. یکی از همین مردان که می‌گفت حدوداً ۶۰ ساله است اما ظاهرش بیشتر نشان می‌داد، مواد مصرف می‌کرد و می‌گفت که برای پرداختن پول مواد مخدر جیب‌بری می‌کرده است. «کیف یا گوشی می زدیدم و به یک سوم قیمت می‌فروختم. اصلاً هر چقدر که از من می‌خریدند می‌فروختم تا فقط بتوانم مواد بخرم.

آن یکی دختر فراری بود که از شمال کشور به تهران آمده بود یک بار می‌گفت با دو تا بچه کوچک دزدی می‌کرد و یک بار دیگر هم می‌گفت: برای اولین بار با دو تا از دخترهایی که هم سن بودم آشنا شدم و گوشی دزدیدم. خانه آنها بودم که مأموران ما را دستگیر کردند. من از آنها یاد گرفته بودم چطوری دزدی کنم. حالا دلم می‌خواهد به خانه‌ام در شمال کشور برگردم. من ترک تحصیل کرده بودم و تخصصی برای پیدا کردن کار نداشتم. خانواده هم بعد از این مدت راضی به بازگشت من نبودند برای همین مجبور شدیم باند جیب بری در اتوبوس راه بیندازیم.

صاحب این گردنبند که او هم در اداره آگاهی حضور پیدا کرده بود، می‌گفت حداقل ۲۰۰ میلیون تومان پول گردنبند بوده است. او می‌گوید حالا دیگر می‌ترسم گردنبند طلا آویزان کنم. نباید گول هیکل‌تان را بخورید. من هم فکر می‌کردم کسی نمی‌تواند از من چیزی بدزدد ولی به راحتی و کمتر از دو ثانیه این سرقت انجام گرفت بدون اینکه حتی من دردی در گردن حس کنم. این سارق به حدی حرفه‌ای بود که من تا به خودم بیایم فرار کرد ولی توانستم چهره‌اش را شناسایی کنم.

یکی دیگر از مالباختگان می‌گفت در خط جنوب به شمال اتوبوس‌های بی آر تی با خانمم بودم که در موقع سرقت گوشی موبایل به ما استرس زیادی وارد شد یکی از همین سارقان که الان هم اینجا هست، دستش را بسته بود و ادعا می‌کرد دست او شکسته است. او خودش را به مسافران می‌چسباند و اگر کسی اعتراض می‌کرد نمی‌شنید یک تنه‌ای هم به من زد. من حتی از او عذرخواهی کردم. بعداً متوجه شدم گوشی من نیست. از آنجا که با او مکالمه داشتم و او هم یک لهجه خاصی داشت متوجه شدم او گوشی من را دزدیده است. وقتی از اداره آگاهی با من تماس گرفتند از روی لهجه و چهره‌اش شناسایی کردم.

مطالب پیشنهادی
بیشتر بخوانید
دیدگاه
پربازدیدترین مطالب
تازه‌ترین عناوین